جدول جو
جدول جو

معنی خشت افکن - جستجوی لغت در جدول جو

خشت افکن
(پَ دی دَ / دِ)
خشت اندازنده. کسی که در جنگ خشت می اندازد:
بسی گرد خشت افکن آمد به پیش
کس آن را ز ده گام نفکند بیش.
اسدی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ / چِ اَ کَ)
چشم انداز. منظره. دورنما. رجوع به چشم انداز شود
لغت نامه دهخدا
(پَ سِ پُ اَ تَ)
دشمن کش. از بین برندۀ خصم. دشمن انداز
لغت نامه دهخدا
(دَ اَ کَ)
دست افکننده. دست افگن، کنایه ازخادم و خدمتکار. (برهان) (انجمن آرا). خادم و پرستار. (آنندراج). خدمتکار. (ناظم الاطباء). پاکار. (برهان) ، کنایه از عاجز و ناتوان. (برهان) (از انجمن آرا). مغلوب و زبون. (آنندراج) ، کنایه از یادگار. (انجمن آرا). یادگار و نشان که از دست گذارند چون تصویر و خط و جز آن. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از چشم افکن
تصویر چشم افکن
منظر چشم انداز دور نما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خصم افکن
تصویر خصم افکن
دشمن افکن دشمن شکن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهشت افکن
تصویر دهشت افکن
تروریست
فرهنگ واژه فارسی سره
دشمن شکن، عدوسوز
فرهنگ واژه مترادف متضاد